در این بالین اگر محمل نشانم
غم عالم ز دلها من برانم
یکی نالد ز عشق و آن یکی درد
ز شکوه ها یکی مرهم نهانم
هویدا شد چو درد از آشنایی
پریشان حالی است تا غم ستانم
غم عالم به یک تحفه نیرزد
برون کن این غم تا درد بدانم
کدامین روز ز عمر ما هویداست
همه عالم به این روز من بخوانم