About Me

My photo
مرا قراری نیست جز عاشقی و آروزیی جز اندیشه. که با عشق زندگی باید کرد و در عشق اندیشه

Friday, February 1, 2013

شکوه


در میان مردمان گویی سخن از او بُوَد
ای خدا پس کی سخن از حسن روی او بُوَد

شماتت از یارم کنند گویی ندانند این دلم
پر شد ز خون به یاد حسن روی دلبرم

آری جهان را پر کنند از نیش و آنگونه سخن
دل کی توانند پر کنند، از عشقِ اویی چو من

با مردمان ساکت نشین و شو صبور
وز عشق ندانند و هر دم تو را رانند ز بر

صبور